Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیداسماعیل نصرالهی» هرچند با کم توانی شدید جسمی و حرکتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد، اما کاری کرد کارستان و رتبه ۲۵ کنکور سراسری رشته علوم‌انسانی را کسب کرد. اتفاقی که شاید باورش سخت باشد، آن هم توسط دانش‌آموزی که کار‌های شخصی خودش را نمی‌تواند به تنهایی انجام دهد و تقریبا همه لحظات زندگی‌اش را دراز کشیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«سید اسماعیل» معنای دیگری به عبارت «خواستن توانستن است» داد، واژه‌هایی که شاید برای برخی کلیشه‌ای شده باشد، اما هنوز می‌توان برای موفقیت از آن‌ها کمک گرفت. کسب رتبه ۲۵ دانش‌آموز معلول ساروی موضوعی نیست که به‌راحتی بتوانیم از آن بگذریم. در کنار این که تمام توانایی‌ها در مقابل اراده و همت بالای دانش‌آموز ساروی کم می‌آورد، عشق و فداکاری مادری را به نمایش گذاشته که نهال خواستن و توانستن را به‌خوبی در شخصیت فرزندش پرورش داده است. در پرونده امروز با این دانش‌آموز کنکوری گفت‌و‌گویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند. البته او به سختی می‌تواند حرف بزند و خانم «حجی‌زاده» نکات تکمیلی را به توضیحات مختصر پسرش اضافه می‌کند.

از بچگی عاشق کتاب شدم

بعد از تبریک بابت کسب این موفقیت بزرگ و درخشان، از «سید اسماعیل» می‌پرسم که از چه زمانی به درس خواندن و مطالعه علاقه‌مند شده که می‌گوید: «از کودکی عاشق مطالعه و کتاب و درس بودم». مادرش در این باره توضیح می‌دهد: «پسرم از کودکی به مطالعه آزاد علاقه زیادی دارد. در کنار کتاب‌های درسی، بیشتر کتاب‌های تخیلی را دوست دارد. ساعت‌ها با مطالعه کردن، حالش خوب بود و وقتی حوصله‌اش سر می‌رفت، به مطالعه پناه می‌آورد».

از صبح تا ظهر در مدرسه کنارش بودم

از خانم «حجی‌زاده» می‌پرسم که پسرش مدرسه هم می‌رفته یا نه که می‌گوید: «بله، تا سال نهم مدرسه می‌رفت. تا همان موقع‌ها بود که خیلی کم قادر به نوشتن بود. خیلی کم رنگ و با کمک و خیلی سخت، می‌توانست بنویسد. تا قبل از سال نهم، هر روز با او به مدرسه می‌رفتم و یک صندلی مخصوص داشت. تمام مدت در کنارش می‌نشستم، از صبح تا ظهر و بعد با هم برمی‌گشتیم به خانه. با این‌که برایش سخت بود، اما همیشه می‌گفت که عاشق مدرسه است و حاضر است برای یادگیری، سختی‌هایش را تحمل کند. البته از سال دهم بود که مدارس به خاطر کرونا، آنلاین شد و دیگر خودش در خانه، درس می‌خواند».

هیچ درمانی برای بیماری‌اش وجود ندارد

از مادر «سید اسماعیل» درباره بیماری پسرش می‌پرسم که دقیقا چیست و از چه زمانی شروع شده است. او می‌گوید: «این بچه، بعد از تولد مشکلی نداشت. غلت می‌زد و می‌نشست تا این که از ۹ ماهگی، دیگر چهار دست و پا نکرد. بعد دیگر راه هم نرفت. من هم پیگیری‌ها را شروع کردم و، چون خودم پرستار هستم برای درمان او را به همه جا بردم. تقریبا نزد هر پزشکی در هر جایی از ایران که فکر می‌کردم می‌تواند به ما کمک کند، رفتم و برای آزمایش و بررسی نتایج آن، پسرم را دور کل ایران بردم. همین چند وقت پیش، بررسی ژنتیک هم انجام دادیم. گفتند هیچ جهش ژنی نیست. حتی بیماری‌هایی که به آن مشکوک بودند، بعد از بررسی ۸۰ تا ژن، دیدند که با هیچ بیماری تطابق ندارد؛ بنابراین گفتند جزو بیماری‌های نادر است و نتوانستند برای او، درمانی در نظر بگیرند».

همیشه درازکشیده درس می‌خواند

از «سید اسماعیل» می‌پرسم که درس خواندن سخت نیست که می‌گوید: «من خیلی درس و کتاب را دوست دارم. البته برای من سخت است، اما مادرم خیلی کمکم می‌کند و از او ممنونم. من حتی قدرت ورق‌زدن کتاب را هم ندارم و مادرم این کار را برایم انجام می‌دهد.» از خانم «حجی‌زاده» درباره وضعیت جسمی پسرش و مشکلاتی که برای درس‌خواندن ایجاد کرده، می‌پرسم که می‌گوید: «پسرم همیشه دراز کشیده درس می‌خواند. حتی روی صندلی هم نمی‌تواند بنشیند. تصاویری هم که از او در حالت نشسته در فضای‌مجازی منتشر شده، برای چند ثانیه است که نشسته است و دوباره دراز کشیده. در زمان مطالعه، اصلا نمی‌تواند کتاب را ورق بزند. حتی سرش را نمی‌تواند برگرداند. حتی قدرت ندارد که انگشتش را بلند کند، سرش را نیم دایره بچرخاند و .... اما با همه این مشکلات، او برای درس خواندن انگیزه و پشتکار کافی را داشت و حالا ثمره‌اش را تا حدودی دیده است».

همیشه شاگرد اول بودم

از «سید اسماعیل» می‌پرسم که از چه سالی برای کنکور شروع به خواندن کرده که می‌گوید: «من همیشه شاگرد اول بودم، اما از سال دهم، برای کنکور شروع به خواندن کردم». مادرش در این باره می‌گوید: «درس‌هایش خیلی‌خوب بود، ولی از سال دهم، تصمیم گرفتیم که برای کنکور به صورت خیلی جدی‌تر بخواند. درس‌هایش تا قبل از آن هم نمونه بود و معدلش در تمام این سال‌ها، ۲۰ بود. همیشه نفر اول در کلاس بود. با این حال، من تصمیم گرفتم که سال دهم، خیلی روی او فشار نیاورم هرچند خودش اصرار داشت که زودتر شروع کند تا از رقبا عقب نیفتد. از یازدهم دیگر خیلی جدی‌تر برای کنکور، شروع به مطالعه کردیم».

روزی ۱۲ ساعت درس می‌خواندم

از این پدیده کنکور امسال درباره میزان ساعت‌هایی که در روز برای کنکور درس خوانده می‌پرسم که می‌گوید: «تقریبا ۱۰ تا ۱۲ ساعت، هر روز مطالعه داشتم. هم مطالب جدید می‌خواندم و هم تست می‌زدم». مادرش هم می‌گوید: «شرایط جسمی پسر من خیلی سخت است. او حتی برای نفس کشیدن مشکل دارد. مثلا یک اتفاق ساده مثل غذا خوردن با این شرایط جسمانی، تقریبا ۲ ساعت طول می‌کشد. با این مشکلات و این که همه کار‌های شخصی‌اش طول می‌کشید، اما هر زمانی که پیدا می‌کرد، مطالعه می‌کرد. این اواخر روزی ۱۰ تا ۱۲ ساعت درس می‌خواند. یعنی مدام درس می‌خواند و خیلی با اشتیاق این کار را می‌کرد».

همیشه به پسرم می‌گفتم تو نخبه هستی

از او می‌پرسم که آیا تا قبل از اعلام نتایج کنکور سراسری، فکرش را می‌کرده که موفق به کسب رتبه‌ای مانند بیست‌و‌پنجم شود که «سید اسماعیل» می‌گوید: «من فکر می‌کردم که رتبه‌ام سه رقمی و زیر هزار باشد». مادرش هم می‌گوید: «همیشه کلمه نخبه را به پسرم می‌گفتم. این اواخر مدام به او می‌گفتم که من در تو می‌بینم که جزو رتبه‌های برتر کنکور باشی. به‌طور کلی برایم مهم بود که همیشه به او اعتماد به نفس بدهم. خیلی برایم مهم بود. از بچگی، بار‌ها به او می‌گفتم که تو برای کنکور، رتبه دو رقمی می‌آوری، چون توانایی‌اش را داری. من مطمئن بودم که پسرم رتبه درخشانی کسب می‌کند. حتی به او می‌گفتم که من دارم می‌بینم روزی را که بنری با عکس تو در شهر چاپ شده و همه موفقیتت را به تو تبریک می‌گویند».

برای یادگیری نیاز به تکرار نداشت

«من همیشه در پسرم توانمندی‌هایش را می‌دیدم. متوجه می‌شدم که برای یادگیری نیاز به تکرار ندارد و یک بار که درسش را می‌خواند، به طور کامل حفظ می‌شود و یاد می‌گیرد. کاملا موضوع را متوجه می‌شد و حتی به من گوشزد می‌کرد که فلان نکته را هم باید از این مطلب برداشت کنیم». خانم «حجی‌زاده» با این مقدمه می‌افزاید: «پسرم اصلا از مطالعه خسته نمی‌شد. هم علاقه داشت و هم پیگیر بود. مثلا آخر هفته‌ها باید به پدر و مادر همسرم که مسن هستند و نیاز به مراقبت دارند سر بزنیم، اما موضوع جالب این که سیداسماعیل در طول مسیر به بابلسر درس می‌خواند و مطالعه می‌کند. گاهی برای خودم هم سوال است که چرا فرزندم از درس‌خواندن خسته نمی‌شود».

شطرنج‌باز ماهری هستم و حریف می‌طلبم

شاید این تصور درباره «سید اسماعیل» برای تان به وجود بیاید که او فقط درس می‌خواند و هیچ کار دیگری انجام نمی‌دهد. جالب است بدانید که در شطرنج هم چندین مقام کشوری آورده است. خودش در این باره می‌گوید: «خدا را شکر توانستم در رشته شطرنج هم موفق باشم. شطرنج‌باز ماهری هستم و حریف می‌طلبم.» مادرش هم می‌گوید: «پسرم عاشق تماشای فوتبال هم هست. به استقلال علاقه زیادی دارد و طرفدار تیم منچستریونایتد است. عاشق منچستریونایتد است و به جز یک سال اخیر که کنکور داشت، تقریبا همه بازی‌های این تیم را نگاه می‌کند».

به صورت خودخوان خواندم

از رتبه ۲۵ کنکور سراسری می‌پرسم که معلم خصوصی داشته یا نه که می‌گوید: «به صورت خودخوان خواندم و به هیچ کلاسی نرفتم.» مادرش با تایید حرف پسرش می‌گوید: «پسرم بدون هیچ مشاوری در کنکور رتبه ۲۵ را گرفته است. تنها مشاور او، من و خودش بودیم که همه برنامه‌ریزی‌ها را با هم انجام می‌دادیم. البته بیشتر هم خودش برنامه‌ریزی می‌کرد که امروز فلان درس‌ها را بخوانم، فردا تست‌های فلان بخش را بزنم و .... در آزمون‌ها هم من همیشه در کنارش بودم و پرسشنامه را برایش پر می‌کردم. بعد هم خودش می‌نشست و نقاط ضعف و قوتش را شناسایی می‌کرد. خیلی با هم همکاری کردیم، اما هیچ کلاس کنکوری شرکت نکرد. روز آزمون هم مشاور سازمان سنجش، برایش جواب‌ها را وارد پاسخ نامه کرد».

احساس ضعف و کمبود ندارد

«از کودکی به فرزندم یاد دادم که مهم ذهن انسان‌هاست نه ناتوانی و مسائل دیگر و این اطمینان را به فرزندم دادم که بدن و جسمش شوم و همین باعث شد هیچ‌گاه معلولیتش به چشمش نیاید». خانم «حجی‌زاده» ادامه می‌دهد: «گاهی ما از برخورد‌های دیگران در قبال او ناراحت می‌شویم، اما او اصلا ناراحت نمی‌شود. واقعا پسری با اعتمادبه‌نفس بالاست و اصلا احساس نمی‌کند که ضعف یا کمبودی دارد. مدرسه‌اش هم خیلی با ما همکاری می‌کرد. مثلا موقع امتحانات، سوالات را برای من می‌فرستادند، پسرم در خانه جواب می‌داد و من برگه‌ها را می‌بردم مدرسه. جالب است بدانید با این‌که همکلاسی‌هایش در دوران آنلاین، بچه من را ندیده بودند، اما خیلی دوستش داشتند. همیشه می‌گفتند که می‌شود بیاید او را ببینیم. دوست داشتند به او سر بزنند».

پدرش شب‌ها تا صبح کنار اوست

از خانم «حجی‌زاده» درباره نقش پدر «سید اسماعیل» در این موفقیت می‌پرسم که می‌گوید: «شوهرم دندان پزشک است. من هم که گفتم، پرستارم و بعضی شب‌ها که کشیک داشتم، همه کار‌های پسرم با پدرش بود. شب‌ها پدرش باید تا صبح در کنار پسرم بیدار باشد، جابه‌جایش کند و ...، چون حتی پسرم قدرت ندارد که دستش را تکان دهد. پدرش خیلی کمک و همکاری کرد. همه با هم تلاش کردیم تا این موفقیت به دست آمد. همه به من می‌گویند که اگر با پسرم در کنکور شرکت می‌کردم، همان نتیجه را می‌گرفتم، چون من در تمام این مسیر در کنارش و همراه او بودم، اما فقط موفقیت پسرم برای من مهم بود، من هیچی نمی‌خواهم».

خدا خیلی کمک کرد

«سید اسماعیل» درباره حس و حالش در این روز‌ها می‌گوید: «خیلی خوشحال هستم. خدا به من خیلی کمک کرد و الان خیلی خوشحال هستم». مادرش هم در این باره می‌گوید: «همیشه به او می‌گفتم که خدا در تمام مراحل زندگی برای تو درست می‌کند و راه را به تو نشان خواهد داد. تو فقط باید تلاش کنی. همین هم باعث شد که پسرم موفق شود و الان خیلی خوشحال است. من هم بابت خوشحالی پسرم خیلی خوشحالم. این روز‌ها اطرافیان و آشنایان مدام زنگ می‌زنند و تبریک می‌گویند. بعضی‌ها حضوری می‌آیند، از مسئولان و اقوام بگیرید تا معلم‌هایش. از همه ممنونم».

آرزویم تحصیل در رشته فلسفه دانشگاه تهران است

«سید اسماعیل» که رتبه ۲۵ کنکور سراسری رشته علوم انسانی را کسب کرده، یک درخواست هم دارد و می‌گوید: «دوست دارم در رشته فلسفه دانشگاه تهران درس بخوانم و از مسئولان درخواست می‌کنم که شرایط تحصیل غیرحضوری‌ام را در دانشگاه فراهم کنند». مادرش می‌گوید: «همان‌طور که گفت، علاقه‌اش به رشته فلسفه است تا در آینده بتواند نویسنده داستان‌های فلسفی شود. درخواستش این است که بتواند رشته فلسفه را در دانشگاه تهران به صورت آنلاین بخواند. من همه تلاشم را خواهم کرد و امیدوارم این اتفاق بیفتد. مسئولان قول دادند کار‌هایی انجام بدهند تا بتواند درسش را ادامه بدهد. امیدوارم پسرم بعد از این همه تلاش، نتیجه کارهایش را ببیند».

منبع: برترینها

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: کنکور سراسری دانش آموز معلول او می گفتم رتبه ۲۵ کنکور کنکور سراسری درس می خواند سید اسماعیل رشته فلسفه درس خواندن برای کنکور مادرش هم خیلی کمک سال دهم خیلی کم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۷۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسرار مخفی گورهای تاریخی افشا شدند

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، گورهای انسان‌ها از تلخ‌ترین و البته مهم‌ترین بقایای به‌جامانده از دنیای باستان‌ اند و مردم به روش‌های مختلفی در آن دفن می‌شدند، از خاکسپاری در داخل اهرام عظیم گرفته تا انداختن جسد در باتلاق، روش دفن و خاکسپاری مردم در دوره‌ها و نقاط مختلف جهان گوناگون بوده است.

بیشتر بخوانید: زاکانی: ماجرای پارک قیطریه هیاهو بر سر هیچ است

در برخی موارد، مردم می‌ترسیدند مرده‌ها زنده شوند و آسیب بزنند، در نتیجه گاهی اجساد را قطع عضو می‌کردند و یا آنها را می‌بستند.

در ادامه، منتخبی از این گورها را که «لایو ساینس» شناسانده و بخش نخست آن چندی پیش منتشر شد، معرفی می‌شود:

«پسوسنس یکم»

«پسوسنس یکم» فرعونی بود که در طول سلسله بیست‌ویکم مصر، یعنی در حدود ۳۱۰۰ سال پیش حکومت می‌کرد. در سال ۱۹۴۰ میلادی بود که مقبره او در شهر باستانی «تانیس» ‌کشف شد. او را با نقابی از جنس طلا به خاک سپرده بودند. درونی‌ترین تابوت در تابوت‌دان او از نقره ساخته شده بود، از این‌رو برخی از نویسندگان امروزی، «سوسنس یکم» ‌را «فرعون نقره‌ای» نامیده‌اند. اشیاء مخصوص خاکسپاری نفیسی از جمله گردنبند و دستبند ساخته‌شده از فلزات گرانبها و جواهرات نیز در این مقبره کشف شد. با وجود تمام این آثار چمشگیر، کشف این مقبره در مقایسه با کشف مقبره «توت عنخ آمون» مورد توجه مردم قرار نگرفت که البته بخشی از آن به دلیل کشف مقبره «پسوسنس یکم» در دوران جنگ جهانی دوم بود.

«مقبره آمفیپولیس»

مقبره آمفیپولیس که قدمت آن به قرن چهارم پیش از میلاد بازمی‌گردد، ‌ در «مقدونیه» ‌واقع در یونان ساخته شده است و در طراحی آن جزئیات زیادی به کار رفته است. ابوالهول‌هایی در این مقبره قرار دارند که از دروازه‌ها حفاظت می‌کنند، همچنین مجسمه‌های زن و موزائیک‌های تصویرگر داستان‌های اساطیر یونانی نیز در آن قرار دارد. با اینکه بقایای دست‌کم پنج انسان در این مقبره کشف شده است، هویت این افراد یا اینکه مقبره برای چه کسی ساخته شده است، مشخص نیست. قدمت این مقبره به دوران «اسکندر مقدونی» ‌باز می‌گردد و این احتمال وجود دارد که برای یکی از اعضاء خانواده و یا یکی از دوستان او ساخته شده باشد.

«اوتسی مرد یخی»

بقایای یخ‌زده و سالم مردی که «اوتسی» نام گرفته است، به بیش از ۵۳۰۰ سال قبل تعلق دارد و توسط محققان در مرز ایتالیا و اتریش در سال ۱۹۹۱ میلادی پیدا شد. تحقیقات نشان داد که این مرد ۱.۶ متر قد داشته و در زمان مرگ حدودا ۴۵ ساله بوده است. او پس از اصابت یک تیر جان خود را از دست داده است. همچنین اثری از یک زخم عمیق در دست راست او وجود دارد که احتمالا حین جلوگیری از اصابت تیر ایجاد شده است.

«مقبره‌های سلطنتی اور» ‌

مقبره‌های سلطنتی «اور» که به حوالی ۴۵۰۰ سال قبل تعلق دارند، از حدود ۱۶ مقبره تشکیل شده‌اند که به افراد سطلنتی یا اشراف‌زادگان جامعه تعلق داشتند. این افراد به همراه اشیاء‌ نفیسی از جمله سربند، ‌گردنبند و گوشواره دفن شده بودند. از جمله اشیاء قابل‌توجهی که در این مکان کشف شده است به یک چنگ می‌توان اشاره کرد که به شکل سر یک گاو نر طراحی شده بود. در نزدیکی این مقبره‌های سلطنتی همچنین افرادی به همراه اشیاء خاکسپاری به مراتب ساده‌تر دفن شده بودند.

«قبرهای چاتال‌هویوک»

قدمت محطوطه «چاتال‌هویوک» در ترکیه به بیش از ۹هزار سال بازمی‌گردد و این محوطه یکی از قدیمی‌ترین سکونتگاه‌های کره زمین شناخته می‌شود. در این سکونتگاه هیچ خیابانی وجود ندارد و ساختمان‌ها به اندازه‌ای به یکدیگر نزدیک بودند که مردم با استفاده از نردبان‌های روی سقف، وارد آن‌ها می‌شدند. باستان‌شناسان همچنین به این نتیجه رسیدند که مردم در زیر ساختمان‌ها دفن می‌شدند و در برخی از موارد تا ۳۰ نفر در زیر یک ساختمان دفن می‌شد. در سال ۲۰۱۱ میلادی نتایج یک تحقیق نشان داد افرادی که زیر ساختمان‌ها دفن می‌شدند، اغلب از لحاظ بیولوژیکی با یکدیگر رابطه نداشتند که نشان می‌دهد خویشاوندی عامل مهمی در انتخاب محل دفن نبوده است.

«تابوت‌دان‌ پایان دنیا» ‌

در سال ۲۰۱۸ گروهی از باستان‌شناسان یک تابوت‌دان سیاه و گرانیتی در ابعاد ۲.۷ در ۱.۵ در ۱.۸ متر را در اسکندریه واقع در یونان کشف کردند. کشف این تابوت بسیار مورد توجه قرار گرفت و برخی در فضای مجازی این موضوع را مطرح کردند که باز کردن تابوت می‌تواند نفرینی را رها کند که ممکن به پایان رسیدن دنیا منجر شود. زمانی که باستان‌شناسان در این تابوت باز کردند، دریافتند که آب فاضلاب به درون آن راه یافته است. کاوشگران همچنین بقایای سه انسان به همراه حکاکی‌هایی روی ورقه‌های طلا پیدا کردند. قدمت تابوت‌دان به حوالی بعد از فتح این مکان توسط «اسکندر مقدونی» ‌ در سال ۳۳۲ پیش از میلاد بازمی‌گردد، اما مشخص نیست که این تابوت‌دان برای چه کسی ساخته شده است.

«مقبره سن پیتر»

مقبره «سن پیتر» در زیر محراب کلیسای سنت پیتر در واتیکان واقع شده است، یعنی نزدیک به منطقه‌ای که اعتقاد بر این است که او در قرن اول پس از میلاد به صلیب کشیده شده است. چندین قبر با بقایای انسان در داخل مقبره قرار دارد، همچنین مجموعه‌ای از استخوان‌ها در این مکان وجود دارد که برخی معتقدند به «سن پیتر» تعلق دارد.

«مقبره سئوس سوم» ‌

«سئوس سوم» ‌(Seuthes III)، پادشاه «ادروسی»، ‌ قلمرویی واقع در «تراکیه» (سرزمینی در جنوب شرق اروپا) بود که در طول قرن چهارم پیش از میلاد حکومت می‌کرد. این پادشاه زمانی که در گذشت، در مکانی که اکنون مرکز بلغارستان محسوب می‌شود، دفن شد. در مقبره او اشیاء خاکسپاری مختلفی از جمله یک تاج طلا، جام طلا، سلاح، سپر و یک کلاه‌خود برنز و یک سردیس برنزی که احتمالا تصویرگر خود شاه است، وجود داشت. مقبره او زیر تپه‌ای به ارتفاع ۲۰ متر و قطر ۹۰ متر قرار دارد.

«مقبره هادریان» ‌

مقبره هادریان که در رم واقع شده است، مقبره‌ای است که برای «هادریان»، ‌امپراتور روم ساخته شده است و در آن خاکستر این امپراتور، همسر و تعدادی از جانشینانش نگهداری می‌شود. این ساختمانِ استوانه‌ای ۵۰ متر ارتفاع دارد و بعدها به قلعه‌ای تبدیل شد که در مقطعی توسط پاپ مورد استفاده قرار گرفت. این مکان اکنون یک موزه را در خود جای داده است.

«تئودوریک بزرگ»

مقبره تئودوریک برای «تئودوریک بزرگ» (حکومت در حدود ۴۷۱ تا ۵۲۶ پس از میلاد) ساخته شد که پادشاه «استروگوت‌ها» بود. این مقبره یک سازه مدور واقع در «راونا» در ایتالیا است. این سازه دو طبقه ۱۵ متر ارتفاع و ۱۱ متر قطر دارد و از دست‌کم ۲۳۰ تن سنگ ساخته شده و سقف آن به صورت گنبدی طراحی شده است. پس از اینکه امپراتوری بیزانس در سال ۵۴۰ «استروگوت‌ها» را شکست داد، آنها بقایای تئودوریک را برداشتند و مقبره را به کلیسا تبدیل کردند.

«هرم جوزر» ‌

«جوزر»، یکی از فرعون‌های مصر بود که حدود ۴۷۰۰سال قبل حکومت کرد. او یک هرم پلکانی را در «سقاره» ساخت. این هرم نخستین هرمی بود که در مصر ساخته شد و ارتفاع آن به ۶۰ متر می‌رسید و در مجموع از ۶ طبقه پلکانی تشکیل شده بود. تونل‌هایی که زیر این هرم ساخته شده است یک هزارتو به طول ۵.۵ کیلومتر را تشکیل می‌دهد و داخل آن‌ها یک اتاقک خاکسپاری قرار دارد که «جوزر» در آن دفن شده است. با اینکه اثری از مومیایی او وجود ندارد، اما ۳۲ تکه از تابوت‌دان گرانیتی فرعون در این اتاقک پیدا شد.

«مقبره سلطنتی مایا» ‌

در ژانویه سال ۲۰۲۴ باستان‌شناسانی از دانشگاه تولین از کشف مقبره ۱۷۰۰ساله یک پادشاه «مایا» در محوطه‌ای واقع در «چوچکیتام» (Chochkitam) در «گواتمالا» خبر دادند. در این مقبره یک نقاب یشم، صدف نرمتنان و طراحی‌ها و کنده‌کاری‌هایی روی استخوان ران انسان پیدا شد. یکی از این کنده‌کاری‌ها فردی شبیه به یک پادشاه را به تصویر می‌کشد که یک نقاب یشم شبیه به آنچه را که در مقبره پیدا شده است، دست دارد. نوشته‌های کشف‌شده نیز به پدر و پدربزرگ پادشاه اشاره دارند و آنها را به حکمرانان شهرهای «تیکال» و «تئوتیئواکان» مرتبط می‌کنند.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/

کد خبر: 1229188 برچسب‌ها گردشگری

دیگر خبرها

  • افشای اسرار گورهای تاریخی (+عکس)
  • اسرار مخفی گورهای تاریخی افشا شدند
  • حضور ۳۰ هزار دانش‌آموز کرجی در کنکور امسال
  • دستگیری ۲۵ نفر از داوطلبان متقلب کنکور/ حدود ۱۲ درصد داوطلبان غایب بودند
  • دستگیری ۲۵ داوطلب کنکور | تحویل متقلبان به پلیس امنیت
  • دستگیری ۲۵ نفر از داوطلبان متقلب کنکور
  • دستگیری ۲۵ نفر از داوطلبان متقلب کنکور/ سالم ترین کنکور را برگزار کردیم
  • (ویدئو) تصاویر حیرت‌انگیز از لحظه تولد بچه دلفین
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در تهران!
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در پایتخت